- عضویت
- 24/11/16
- ارسالی ها
- 879
- تعداد لایک ها
- 534
وقتی تعداد سال های نویسندگی شما به 35 می رسد یعنی شما برای چند نسلی نوشته اید و گاه آنچه که فکر می کنید مقاله تکراری است در واقع برای نسل جدید خوانندگان شما تکراری نیست.
چندی پیش یکی از خوانندگان از من خواستند که راجع به توربو و سوپرشارژر بنویسم. اولین عکس العملم این بود که قبلاً نوشته ام. بعد یادم آمد که ممکنست آن را بیست سال پیش یا حتی پیشتر نوشته باشم که این خواننده در آن موقع سنی نداشته و یا حتی شاید به دنیا نیامده بوده. پس با عرض معذرت از بزرگترها که ممکنست مقاله بنظرشان تکراری بیاید مقاله را شروع می کنم.
البته اینرا هم بگویم که اگر مقاله ای تکراری ظرف مدت کوتاه دیدید تذکر بدهید که ممکنست وقت دیدن دکتر عقل و روان بابت مرض آلزایمر باشد.
موتوری چهار سیلندر دو لیتری را تجسم کنید که هر سیلندر آن 500 سی سی است و از آنجاییکه موتور خوبیست هر سیلندر آن 50 قوه اسب تولید می کند. حالا اگر می توانستیم همین موتور را هر سیلندرش را 600 سی سی بنماییم باحتمال زیاد قوه اسب بالا می رفت یعنی هرچه بتوانیم هوای بیشتری را بسوزانیم قوه اسب بیشتری کسب می شود. حالا چطور است که همان 600 سی سی هوا را فرستاده و بدون افزایش حجم موتور قوه اسب بیشتر تولید بنماییم؟
فکر کنید که پمپی را که می تواند هوای فشرده تولید کند به مسیر ورودی موتور اضافه کرده ایم که می تواند کار همان سیلندر 600 سی سی را برایمان انجام بدهد. حالا پمپ را چگونه بچرخانیم. یک راهش استفاده از الکتروموتور است که فکر می کند آمپر زیادی از باتری می برد و ممکنست عملی نباشد والا راه راحتی بود و با یک سیم کشی کار تمام می شد. راه دیگر اینستکه یک پولی (فولی) در جایی به موتور اضافه کنیم و آن تسمه ای که همه چیز دیگر از پمپ هیدرولیک فرمان تا واتر پمپ تا کولر را می گرداند این یکی را هم بگرداند یعنی با استفاده از نیروی موتور در واقع پمپ هوای فشرده را بگردانیم. این همان سوپرشارژر می شود که بنظر می رسد بیشتر مورد علاقه امریکایی ها است.
راه سوم اینستکه از فشار باد خروجی اگزوز استفاده کرده و توسط آن پروانه ای را بچرخانیم که سر دیگر این پروانه در واقع پروانه فشرده کردن هوا برای فرستادن بداخل موتور است. این در واقع برایتان خرجی ندارد و نه از باتری نیرو می گیرد که در نهایت باید توسط خود موتور جبران بشود و نه از خود موتور نیرو می گیرد. در واقع شما از یک نیروی هدر رفته استفاده کرده و پمپ باد خود را برای فرستادن هوای فشرده به داخل موتور استفاده می کنید. این همان توربوشارژر است که نصب آن از بقیه مشکل تر است. خوبی توربوشارژر اینستکه در رانندگی آرام در شهر از آن استفاده ای نمی شود و شما فقط پول مصرف بنزین یک ماشین دو لیتری را می دهید ولی بمحض احساس احتیاج و گاز زیاد دادن گاز خروجی زیادی تولید می کند که ناگهان موتور شما را تبدیل به یک موتور 2.4 لیتری می نماید و مصرفتان هم می شود مصرف یک ماشین 2.4 لیتری.
فکر کنید که فراری 4.5 لیتری 458 که 570 اسب تولید می کرد تبدیل شد به موتور 3.9 لیتری در مدل 488 که 661 اسب تولید می کند ولی اگر با آن آرام رانندگی کنید پول بنزین ماشین 3.9 لیتری را می دهید. در واقع فراری بالاخره به توربو پس از ده ها سال تن در داد زیرا باید قوانین آلودگی کشورهای مختلف را قبول می شد و راه توربو ساده ترین راه بود. اینروزها اکثر سازندگان در ماشین های تولیدی خود مدل توربو هم دارند. تنها اشکال توربو تأخیر آن است. فکر کنید که می خواهید با شتاب حرکت کنید. اول باید گاز بدهید که موتور مقداری کار بکند و گاز تولید کند تا بعد این گاز باعث چرخیدن توربو بشود این تأخیر کمتر از یک ثانیه ای البته با شتاب سریعتر توربو جبران می شود ولی اگر قرار بود مسابقه بجای صفر تا شصت مایل، صفر تا ده مایل باشد توربوداران احتمالاً بازنده خواهند شد البته طرحهای نوینی برای حرکت ابتدا بساکن توربوها انجام شده که من شخصاً هنوز آنها را ندیده و آزمایش نکرده ام.